اي جلوة ذات كبريا يا زهرا وي اسوة عصمت و حيا يا زهرا از فيضِ نظر كن، مِسِ قلبم را زر اي خاك ره تو كيميا يا زهرا اي دخت رسول دو سرا يا زهرا وي همسر مير اوليا يا زهرا
سلام ما بُوَد بر فاطميّه به شبهاي مطهّر، فاطميّه اگر قدرش بداني چون شب قدر ز صدها سالْ بهتر، فاطميّه بُوَد زهرا به آل الله مِحوَر به ايّام است محور، فاطميّه
نيمهي شب اومدن درِ خونهي علي رو زدن. علي كنار بچههاي مظلوم نشسته حسن و حسينو دلداري ميده. زينبو رو پاي خودش نشونده هم پدري ميكنه هم مادري. در زدن: علي چه نشستي كه دشمن اومده بيل و كلنگها رو به دست گرفته ميخواد زمين بقيع رو شخم بزنه قبرها رو بشكافه جنازهي همسر تو رو بيرون بياره و بر او نماز بخونه....
فاطمه دست حسن و حسينو ميگرفت ميرفت درِ خونهي مهاجرين و انصار رو ميزد، ميگفت اي مردم بيوفا بخدا علي خونهنشين شده، بخدا علي تو خونه نشسته. در ميزد، ميشنيد...
ذكر سماواتيان نام تو باشد حسين كوثر جانانه در جام تو باشد حسين جدّ تو پيغمبر است باب تو باشد علي سيدهي عالَمي مام تو باشد حسين كرده تمام فلك بر تو مسخّر خدا حور و ملك يكسره رام تو باشد حسين
من و جدا شدن از كوي تو خدا نكند خدا هر آنچه كند از توأم جدا نكند صفاي دل توئي و دل ز هرچه داشت صفا صفا ندارد اگر با غمت صفا نكند جواب نالة دلهاي خسته بر لب توست كه را صدا كند آنكه تو را صدا نكند
هدايت كردن ما با حسين است كسي كو هست فكر ما حسين است شب معراج جدش روضه بشنيد كه سبحان الذي اسرا حسين است كسي كه بهر راضي گشتن او خدا پوشانده عيب ما حسين است